اگر دوستهام رو تو دو ردیف بذارم، به صورت زیگزاگی از هم متنفرن. رقصی میانه میدانم ارزوست :|
+
وقتی بعد از نوشیدن چهار پنج لیتر اب گوارا خودم خودمو میکشونم لبهی استخر و میگم چرا وقتی دارم دست و پا میزنم فقط نگاه میکنی و میخندی و جواب میده که فکر کردم داری مسخره بازی در میاری؛ دلم میخواد واقعا غرق بشم :|
+
انگشت شست دست راستم به تنهایی میتونه منو چندین طبقه تو جهنم جابهجا کنه. باید باهاش مهریونتر برخورد کنم.
+
از مرحله «خوابم میاد ولی دوست ندارم بخوابم» رسیدم به مرحلهای که طوفان نوح میاد ولی من از خواب بیدار نمیشم.
+
خوبی دوستی بر پایه بیشعوری اینه که وقتی دوستت میگه سرکلاس که خواب بودی ازت عکس گرفتم، تو هم لبخند میزنی میگی اتفاقا منم یه عکس از تو گرفتم:دی
+
مرشد هفته: این کتابهای عجیب غریب چیه میگیری؟ دفعه بعد یکیشو میخونم ببینم چیه، دیوونه شدی اینقدر کتاب خوندی، برو یه دوست پسر پیدا کن بگرد.
بنده نظرم اینه که همین مسوولهای کتابخونه با خجالتزده کردن جوانان و یاداوری مصائب و مشکلات اجتماعی ایشان باعث افت سرانه مطالعه در کشور شدند.
برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 148