ادمها دارن جلوی چشمم رنگ میبازن و هزار رنگ دیگه میگیرن. من چه تقصیری دارم وقتی بقیه اینقدر پیچیدهان در حالی که انگار تو مغز من فقط یه مداره که اونم فقط یه سیم داره. با این که میدونم چقدر اسیب پذیرم و فاصلم رو از بقیه حفظ میکنم، باز هم دلم میگیره، بغض میکنم ولی کدوم احمقی به خاطر این چیزا گریه میکنه. من ادم خوبه داستان نیستم، اون گیجهام که هرکسی میکشونتش تو زمین خودش. به قول یکی یه رینگ بزرگ که معلوم نیست داری از کی میخوری :|
مصائب یک دختر...برچسب : نویسنده : eesprichoo8 بازدید : 155